از حسنعلیخانِ قوام، صاحب «مسجد صورتی» چه میدانیم؟
مسجد نصیرالملک، بنایی است که یکتنه تصور عموم از مسجد را تغییر داده؛ ساختمانی تاریخی، بازمانده از خاندان قوامالملک شیرازی و نمونهای کمیاب از معماری ایرانی دوران قاجار، با یک ویژگی منحصر به فرد: استفادهی هنرمندانه از کاشیها و شیشههای رنگی، به ویژه صورتی…
ابتکاری که باعث شده ساختمان، در بین مردم به مسجد صورتی معروف شود؛ بنایی که هر روز میزبان خیل گردشگران داخلی و خارجیست و تصاویر ستونها و طاقهای پر نقش و نگار، پنجرههای رنگارنگ و حوض بزرگ فیروزهای آن، در شبکههای اجتماعی دیده، پسندیده و دستبهدست میشود.
این بنای خاطرهانگیز و چشمنواز اما، به دستور چه کسی ساخته شد؟ نام نصیرالملک در حافظهی تاریخ جنوب، چگونه ثبت شده است؟
میرزا حسنعلی خان قوام -ملقب به نصیرالملک- نوادهایست از خاندان پر طمطراق و بانفوذ قوام؛ خاندانی از نسل پسران و برادران حاج ابراهیم خان کلانتر، صدر اعظم آقا محمد خان قاجار… خاندان حاج ابراهیم پیش از آنکه به قوام معروف شوند، به نام هاشمیه شناخته میشدند؛ عدهای معتقدند که حاج ابراهیم خان و خانواده قوام یهودیاند و جد اعلاءشان -حاجی هاشم- جدیدالاسلام بوده، دیگرانی البته با اشاره به نقش قوامها در ماجرای «تهمت خون» شیراز و حمله به یهودیها، این ادعا را نادرست میدانند.
ابراهیم خان کلانتر، صدراعظم آقا محمد خان- بعد از مرگ وی، و روی کار آمدن فتحعلیشاه، نزدیک به ۴ سال در مقام وزارت باقی ماند اما، شاه قدرت روز افزون حاج ابراهیم و سیطره خاندان قوام بر بسیاری از ایالات و ولایات ایران را خطری بالقوه علیه تاج و تختش میدید. مخالفان ابراهیم خان هم مدام زیر گوش شاه خبرچینی و نفرت پراکنی میکردند، تا بالاخره طاقت فتحعلیشاه طاق شد و دستور قتل حاج ابراهیم را صادر کرد.
فرمانی که نه فقط حاج ابراهیم خان، بلکه افراد بسیاری از خاندان قوام را به کام مرگ کشاند و عدهی دیگری را کور کرد اما، علیاکبر -از پسران حاج ابراهیم خان- به دلیل بیماری از این قتل عام جان سالم به در برد. کمی بعد نظر شاه تغییر کرد و علیاکبر خان را به مناصب حکومتی در فارس منصوب کرد و او را قوامالملک نامید؛ و اینطور، خاندان هاشمیه به قوام مشهور شدند.
صاحب مسجد صورتی، پسر همین حاج علی اکبر خان قوام الملک است: میرزا حسنعلی خان قوام، ملقب به نصیرالملک؛ کسی که به روایت تاریخ صاحب املاک وسیع و متعددی بوده و بخشهایی از آن را صرف امور خیر میکرده، آقا زادهای توانا در امور دیوانی؛ کسی که حکومت بسیاری از شهرهای ایالت فارس، از کهگیلویه تا بوشهر را در طول عمرش تجربه کرد.
بوشهر و کهگیلویهی امروزی، در دورانِ قاجار بخشی از ایالت بزرگ فارس محسوب میشدند. سرزمین پهناوری در جنوب که از عهد ناصری به چهار واحد اداری و سیاسی تقسیم میشده؛ از این بین، واحد بنادر و جزایر با محوریت بوشهر و توسط مقامی با عنوان دریابیگی –حاکم بوشهر- اداره میشده… جایی که حسنعلیخان قوام، مهمترین مسئولیت زندگیاش را تجربه کرد.
انتصاب نصیرالملک به حکومت بوشهر اما، در چارچوبی از رقابتهای سیاسی و اجتماعی انجام شد. قوامها در اتحادی استراتژیک با بریتانیا، در تلاش برای توسعهی قدرت و نفوذشان در ایالت فارس بودند؛ با این حال رقبای سرسخت و قدرتمندی را هم در برابر خود میدیدند: دو اتحادیهی ایلی قدرتمند -قشقایی و خمسه- نقش مهم و موثری در تحولات سیاسی آن زمان ایفا میکردند و خلاف خاندان قوام، روی خوشی هم به بریتانیا نشان نمیدادند. از جمله، مسیر حساس و ترانزیتی بوشهر-شیراز -که “راه شاهی” خوانده میشد- همواره در اختیار قشقاییهای فارس و طوایف دشتستانی بود و برای انگلیسیها، ناامن! بحرانی که بریتانیا لااقل یک قرن دستبهگریبانش بود اما هرگز موفق به حل آن نشد.
با این حال، دشمنی قبایل قشقایی و ایل خمسه با بریتانیا، همیشه به معنای خصومتشان با خاندان قوام –به عنوان همپیمان دیرینهی انگستان- نبود؛ و هر حرکت سیاسی در ایالت فارس، تقریباً در تمام دوران قاجار، در چارچوب کنشها و واکنشهای چهار طیف اصلی قدرت معنا مییافت: دو قدرت محلی شامل خاندان قوام و ایلخان قشقایی، یک قدرت فرامنطقهای -یعنی بریتانیا- و نهایتاً حاکم فارس به عنوان نماینده دستگاه حکومت مرکزی…
انتصاب حسنعلیخان قوام –صاحب مسجد صورتی- به حکمرانی بوشهر، در چنین فضایی انجام شد؛ دولت مرکزی برای از میان برداشتن قدرتهای محلی و تثبیت حاکمیت مرکزی، به قوامالملک میدان داد تا بتواند حکومت 120 سالهی خاندان آل مذکور در بوشهر را خاتمه دهد… آل مذکور، قرنها پیش بوشهر جدید را بنا کردند و قدرتشان را بر تمام بنادر و جزایر گرمسیر توسعه دادند اما در میانهی قرن 19 میلادی، از نفس افتاده بودند. نارضایتی تجار بوشهر از سلطه و انحصارگری این خاندان و تحریکات خاندان قوام، پس از مدتها کشمکش، منجر به عزل شیخ نصر آل مذکور شد و راه را برای انتصاب حسنعلیخان، باز کرد و او را به مقام دریابیگی رساند.
ماهعسلِ حسنعلیخان و بوشهر اما خیلی زود به پایان رسید و بحران هرات، نیروی دریایی بریتانیا را به جنوب کشاند. انگلستان به تلافیِ محاصرهی هرات توسط سپاه ناصرالدینشاه، با تمام قوا به جنوب ایران هجوم برد و قریب به ۵۰ کشتی را به خلیج فارس فرستاد: ۸ هزار نیروی مسلح با آذوقه و امکانات کافی…
شهری بر فراز دریا ایجاد شده بود و نیروهای انگلیسی منتظر دستور حمله بودند تا بوشهر را از طرفین محاصره و بمباران کنند.
عیار و نصاب مردانگی و مهارتِ حسنعلیخان در امور حکومتی و دیوانی، در چنین شرایطی محک خورد؛ در پاییز ۱۲۳۵ در ساحل بوشهر… روزی که مسجد صورتیِ شیراز را به اسکلهی کوتی در بوشهر پیوند داد.
روایت این لحظهی تاریخی را در فصل دوم پادکست نخل و برنو (اینجا) بشنوید…
منابع اصلی:
– ملی، سمیه. (۱۳۸۷). نقش خاندان قوام الملک در اوضاع سیاسی فارس از مشروطیت تا سقوط رضاشاه، پایاننامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران. (+)
– رسولی، علی. شهوند، علی. (۱۳۹۵).رقابتهای محلی در فارس و جابهجایی مسير بوشهر-شيراز از راه شاهی به راه جره (1910-1909م. /1329-1327ه. ق. )، نشریه پژوهشهای تاریخی اسلام و ایران، دوره ۱۰، شماره ۱۸. (+)
– فروزانی، ابوالقاسم. (۱۳۸۴).چند سند تاریخی درباره کشمکشهای حبیب اله خان قوام الملک و اسماعیل خان صولت الدوله، فصلنامه علمی پژوهشی علوم انسانی، دانشگاه الزهرا، شماره ۵۳. (+)
– مروتی، زهرا؛ نیکفطرت، مسعود. (۱۳۹۸). قاجاریه و طوایق جنوب، مجله رشد آموزش تاریخ (+)
– عزیزی، حشمتالله؛ رحمانیان، داریوش؛ خسروبیگی، هوشنگ؛ رستمی، محمد. (بیتا). تجارت جنوب در دوره اول حکومت قاجار، پژوهشنامه تاریخهای محلی ایران، سال هفتم، شماره اول (+)
– درباره موقوفه نصیرالملک؛ وبسایت رسمی مسجد صورتی(+)
سایر منابع:
– نصیری طیبی، منصور. ۱۳۸۹، نبرد قشقاییها با انگلیسیها در جنگ جهانی اول به روایت اسناد، شیراز: قشقایی.
– بیات، کاوه. نصیری طیبی، منصور.، ۱۳۹۱، خاطرات ملک منصورخان (۱۲۸۷_۱۳۸۵ شمسی)، تهران: نامک.
– فهندژی سعدی، سعید.، ۱۳۹۳، گذری بر تاریخ و جغرافیای شهرک سعدی شیراز، شیراز: نوید شیراز.