بدون تردید یکی از سرنوشتسازترین لحظههای تاریخ جنوب، تاسوعای ۱۲۵۵ قمری (فروردین ۱۲۱۸ شمسی) است؛ جایی که مردمِ سر و پا برهنهی بندر بوشهر، ژنرالِ نامدار بریتانیایی، سِر فِرِدریک مِیتلند را با سنگ و کلوخ و پارهآجر، جوری -بهخِفّت- بدرقه کردند که پروژهی اشغال بوشهر، بهکل منتفی شد…
از آن واقعه اما، کمتر سخن به میان میآید؛ کمتر شنیده شده و کمتر مورد توجه قرار گرفته… آن لحظهی تاریخی و آن اتفاق سرنوشتساز را مردمِ دلیرِ بندر، به هدایتِ سه شخصیتِ استثنائی رقم زدند؛ کسانی که تاریخ جنوب، تا ابد مدیونشان است اما، تا کنون، کمتر بهشان پرداخته شده:
میرزا اسدالله (حاکم موقت، گمنام و تاریخساز بوشهر در ۱۲۱۷ و ۱۲۱۸ شمسی)، باقرخان تنگستانی (خانِ شجاع و مقتدر تنگستان و مضافات) و شیخ حسن آل عصفور (قاضی و امام جمعهی هوشمند بوشهر)…
از میرزا اسدالله -علیرغم تلاش زیاد- تا امروز، هیچ نمیدانیم! از باقرخان کمی گفتهاند و ما بهزودی بهتفصیل دربارهاش سخن خواهیم گفت اما، این چند دقیقه و چند خط، ادای دِین ماست به آن ملای کمحرف بحرینی که به «امامت جمعه» و «جایگاه قضاوت» معنایی تاریخی بخشید… به او که «امامِ جمعه نبود» و همهوقت در کنار مردم بود و در برابر ستمگران…
گویندگان: طیبه تورنگ و حسن بحرانی
گرافیک: طاهر حقجو
تدوین و پویانمایی: ابراهیم علیپور
اینستاگرام نخل و برنو را از اینجا ببینید…